بلاگ كاربران


  • آرزوهای شعاری

  • خسته ام از آرزوها ، آرزوهاي شعاريشوق پرواز مجازي ، بالهاي استعاريلحظه هاي کاغذي را، روز و شب تکرار کردنخاطرات بايگاني،زندگي هاي اداريآفتاب زرد و غمگين ، پله هاي رو به پايينسقفهاي سرد و سنگين ، آسمانهاي اجاريبا نگاهي سر شکسته،چشمهايي پينه بستهخسته از درهاي بسته، خسته از چشم انتظاريصندلي هاي خميده،ميزهاي صف کشيدهخنده هاي لب پريده ، گريه هاي اختياريعصر جدول هاي خالي، پارک هاي اين حواليپرسه هاي بي خي…
  • تفاوت احساسات در زنان و مردان

  • گریه مردان هم مثل زنان دلایلی دارد ولی چرا می گویند مرد نباید گریه کند؟ آیا گریه نکردن و ممنوعیت گریه برای مردان دلیلی علمی دارد و یا اینکه ...؟ در ادامه پاسخ خود را خواهید دید. گریه مردان همیشه باید در خفا باشد، مرد که گریه نمی کند. این ها جملات آشنایی هستند که تمام مردان و پسران بارها آنها را شنیده اند. حال می خواهیم بدانیم که آیا به واقع مرد نباید گریه کند و یا اینکه گریه کردن مرد ممنوعیتی…
  • خدایا ، خیمه توست .....#مولانای جان#

  • ای خدا این وصل را هجران مکنسرخوشان عشق را نالان مکنباغ جان را تازه و سرسبز دارقصد این مستان و این بستان مکنچون خزان بر شاخ و برگ دل مزنخلق را مسکین و سرگردان مکنبر درختی کشیان مرغ توستشاخ مشکن مرغ را پران مکنجمع و شمع خویش را برهم مزندشمنان را کور کن شادان مکنگر چه دزدان خصم روز روشنندآنچ می‌خواهد دل ایشان مکنکعبه اقبال این حلقه است و بسکعبه اومید را ویران مکناین طناب خیمه را برهم مزنخیمه تو…
  • رنجی که از دیگران می بینید

  • وقـتى فردى شما را مى آزارد، به اين دليل است كه خـودش در اعماق وجودش در رنج است... در واقع رنجى كه او به شما مى رساند، زجـرهاى لبريـز شده درونى خودش هستند ... چنين انسانى به تنبيه احتياج ندارد، بلكه به كمك نياز دارد !
  • سخنی زیبا از گوته

  •   پنج چيز است كه پنج چيز از آن نزايد: دلي كه خانه ي غرور است كانون محبت نشود. ياران دوران فرومايگي، نكوخويي ندانند  تنگ نظران ره به بزرگي نبرند. حسودان بر جمال و كمال جز به چشم كين ننگرند   دروغگويان از كسي وفا و اعتماد نبينند. یوهان ولفگانگ فون گوته …
  • پرنده

  • By Hamkhone.ir دوستان در حد 30 ثانیه تامل کنید و بعد با صدای بلند شعر رو فریاد کنید میشه پرنده باشی اما رها نباشیمیشه دلت بگیره اسیر غصه ها شیحالا که آسمونم دنیای تازه ای نیستاون وقت یه جا بشینی محو گذشته ها شیترسیده باشی از کوچ، اوج رو ندیده باشیواسه یه مشت دونه اهلی آدما شیتو سایه ها بمونی درگیر سایه ها شیمفهوم زندگی رو از یاد برده باشیدلت بخواد دوباره از ته دل بخونیاز ترس ریزش اشک غمگ…
  • فرشته های زمین گیر

  • فرشته تصمیمش را گرفته بود . پیش خدا رفت و گفت : خدایا ، می خواهم زمین را از نزدیک ببینم . اجازه می خواهم و مهلتی کوتاه . دلم بی تاب تجربه ای زمینی است. خداوند درخواست فرشته را پذیرفت . فرشته گفت: تا بازگردم بالهایم را اینجا می سپارم ، این بال ها در زمین چندان به کار من نمی آید. خداوند بال های فرشته را روی کوهی از بال های دیگر گذاشت و گفت :بال هایت را به امانت نگاه می دارم ، اما بترس که زمین اسیرت…
  • خودم را می بخشم

  • بخشی از یک کتاب : اشکهایی را که وادار به ریختنشان شدم می بخشم ،دردها و یاس ها را می بخشم ،خیانت ها و دروغ ها را می بخشم ،تهمت ها و دسیسه ها را می بخشم ،نفرت و تعقیب و آزار را می بخشم ،ضربه هایی را که مجروحم کرد می بخشم ،رویاهای بر باد رفته را می بخشم ،امیدهای سقط شده در زهدان را می بخشم ،عداوت و بدخواهی را می بخشم ،بیداد اجراشده به نام عدل را می بخشم ،خشم و بی رحمی را می بخشم ،اهمال و سرزنش را م…
  • نگارمن

  • دل ربود از من نگارم ! جان ربودی کاشکی ... !
  • جانان من

  • جانان من سفر کرد با او برفت جانم ......:(