به نام خداوند جان و خرد
سلام دوستان
برای مدتی این بخش به من سپرده شده
امیدوارم بتونم مثمر ثمر واقع بشم
خیلی دوست داشتم که این بلاگ رو در روز بزرگداشت
شاعر و عالم عالیقدر ،شیخ بهایی، بزنم
ولی خب، الان در خدمت شما هستم
شیخ بهایی مردی بود که از تظاهر و فخر فروشی نفرت داشت و این خود انگیزه ای
برای اشتهار خالص شیخ بود.شیخ بهایی به تایید و تصدیق اکثر محققین و
مستشرقین ، نادر روزگار و یکی از مردان یگانه دانش و ادب ایران بود که پرورش یافته
فرهنگ آن عصر این مرز و بوم و از بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و
یازدهم هجری قمری بوده است.
شیخ بهایی شاگردانی تربیت نموده که به نوبه خود از بزرگترین مفاخر علم و ادب
ایران بوده اند، مانند فیلسوف و حکیم الهی ملاصدرای شیرازی و ملاحسن حنیفی
کاشانی وعده یی دیگر که در فلسفه و حکمت الهی و فقه و اصول و ریاضی و نجوم
سرآمد بوده و ستارگان درخشانی در آسمان علم و ادب ایران گردیدند که نه تنها
ایران ،بلکه عالم اسلام به وجود آنان افتخار می کند. از کتب و آثار بزرگ علمی و
ادبی شیخ بهایی علاوه بر غزلیات و رباعیات دارای دو مثنوی بوده که یکی به نام
مثنوی "نان و حلوا" و دیگری "شیر و شکر" می باشد و آثار علمی او عبارتند از
"جامع عباسی، کشکول، بحرالحساب و مفتاح الفلاح والاربعین و شرع القلاف،
اسرارالبلاغه والوجیزه". سایر تالیفات شیخ بهایی که بالغ بر هشتاد و هشت کتاب و
رساله می شود همواره کتب مورد نیاز طالبان علم و ادب بوده است.
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه
ای تیره غمت را دل عشاق نشانه
در احاطه وی در مهندسی مساحی تردید نیست و بهترین نمونه که هنوز در میان
است، نخست تقسیم آب زاینده رود به محلات اصفهان و قرای مجاور رودخانه است
که معروف است هیئتی در آن زمان از جانب شاه عباس به ریاست شیخ بهائی
مأمور شده و ترتیب بسیار دقیق و درستی با منتهای عدالت و دقت علمی در باب
حق آب هر ده و آبادی و محله و بردن آب و ساختن مادیها داده اند که هنوز به همان
ترتیب معمول است و اصل طومار آن در اصفهان هست.
دیگر از کارهای علمی که به بهائی نسبت می دهند طرح ریزی کاریز نجف آباد
اصفهان است که به نام قنات زرین کمر، یکی از بزرگترین کاریزهای ایران است و از
مظهر قنات تا انتهای آبخور آن ۹ فرسنگ است و به ۱۱ جوی بسیار بزرگ تقسیم
می شود و طرح ریزی این کاریز را نیز از مرحوم بهائی می دانند.
دیگر از کارهای شیخ بهائی، تعیین سمت قبله مسجد امام به مقیاس چهل درجه
انحراف غربی از نقطه جنوب و خاتمه دادن به یک سلسله اختلاف نظر بود که مفتیان
ابتدای عهد صفوی راجع به تشخیص قبله عراقین در مدت یک قرن و نیم اختلاف
داشته اند.
یکی دیگر از کارهای شگفت که به بهائی نسبت می دهند، ساختمان گلخن گرمابه
ای که هنوز در اصفهان مانده و به حمام شیخ بهائی یا حمام شیخ معروف است و آن
حمام در میان مسجد جامع و هارونیه در بازار کهنه نزدیک بقعه معروف به درب امام
واقع است و مردم اصفهان از دیر باز همواره عقیده داشته اند که گلخن آن گرمابه را
بهائی چنان ساخته که با شمعی گرم می شد و در زیر پاتیل گلخن فضای تهی
تعبیه کرده و شمعی افروخته در میان آن گذاشته و آن فضا را بسته بود و شمع تا
مدتهای مدیدهمچنان می سوخت و آب حمام بدان وسیله گرم می شد و خود گفته
بود که اگر روزی آن فضا را بشکافند، شمع خاموش خواهد شد و گلخن از کار
می افتد و چون پس از مدتی به تعمیر گرمابه پرداختند و آن محوطه را شکافتند، فوراً
شمع خاموش شد و دیگر از آن پس نتوانستند بسازند. همچنین طراحی منارجنبان
اصفهان که هم اکنون نیز پا برجاست به او نسبت داده می شود.
آن طور که مؤلف عالم آرا آورده است، استادان او بجز پدرش از این قرار بوده اند:
"تفسیر و حدیث و عربیت و امثال آن را از پدر و حکمت و کلام و بعضی علوم منقول
را از مولانا عبدالله مدرس یزدی مؤلف مشهور حاشیه بر تهذیب منطق معروف به
حاشیه ملا عبدالله آموخت. ریاضی را از ملا علی مذهب ملا افضل قاضی مدرس
سرکار فیض کاشانی فرا گرفت و طب را از حکیم عماد الدین محمود آموخت و در
اندک زمانی در منقول و معقول پیش رفت و به تصنیف کتاب پرداخت."
"مؤلف روضات الجنات استادان او را پدرش و محمد بن محمد بن محمد ابی الطیف
مقدسی می شمارد و گوید که صحیح بخاری را نزد او خوانده است."
علاوه بر استادان فوق در ریاضی؛ "بهائی نزد ملا محمد باقر بن زین العابدین یزدی
مؤلف کتاب مطالع الانوار در هیئت و عیون الحساب که از ریاضی دانان عصر خود بوده
نیز درس خوانده است."
دست خط منسوب به شیخ بهائی. مورخ ۱۰۰۸ق. در کتاب تحریر اکر در
موضوع ریاضی
مرگ این عارف بزرگ و دانشمند را به سال ۱۰۳۰ و یا ۱۰۳۱ هجری در پایان
هشتاد و هفتمین سال حیاتش ذکر کرده اند.وی در شهر اصفهان
روی در نقاب خاک کشید و مریدان پیکر او را با شکوهی که شایسته شان او بود ،
به مشهد بردند و در جوار حرم
هشتمین امام شیعیان به خاک سپردند.
همه روز روزه بودن، همه شب نماز کردن
همه ساله حج نمودن، سفر حجاز کردن
ز مدینه تا به کعبه ، سر و پا برهنه رفتن
دو لب از برای لبیّک ، به وظیفه باز کردن
به مساجد و معابد ، همه اعتکاف جستن
ز ملاهی و مناهی ، همه احتراز کردن
شب جمعه ها نخفتن، به خدای راز گفتن
ز وجود بی نیازش، طلب نیاز کردن
بخدا که هیچ کس را، ثمر آنقدر نباشد
که به روی نا امیدی ، در بسته باز کردن
< شیخ بهایی >
یادش گرامی
با تشکر از دوستان
کار خیلی قشنگی بود
سپاس {67}
تشکر
بسیار عالی و مفید
سپاس
خوندم
ی خوده فقط ی کوچولو زیاد بود
ممنون سحریی عالی
خلاصه بود مثلا
تشکر
چشم گذاشتم پاش
خوندم
ی خوده فقط ی کوچولو زیاد بود
ممنون سحریی عالی
کاش همه شیخ ها، مثل این شیخ بودن.
خواهش می کنم
ممنون
خواهش می کنم
مرسی از بلاگت دوست عزیز.
مرسی
تشکر
{67}{67}
خسته نباشی سحرجان
{67}{67}{67}{67}
تشکر
تشکر
ممنون
ممنون عالیه
خسته نباشی سحرجان
ممنون خوب بود هر چند از شیخ ها ..........
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه
ای تیره غمت را دل عشاق نشانه
خیلییییییییییییییییی عالی بود ممنون
خوب . ممنون .
ممنونم ازتون
{h}
خواهش می کنم
ای خواجـه مپندار که بیمقداریم
سری که به آصف سلیمان دادند
داریم ، ولی بـه هـرکسی نسپاریم
_______________________________
ممنون
{69}
لطف داری
ممنون دعوتم کردی
سپاس
{H}
خواهش می کنم
من یار طلب کردم و او جلوهگه یار حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
.....................او خانه همی جوید و من صاحب خانه
هر در که زنم، صاحب آن خانه تویی تو هر جا که روم، پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
..........................مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن، زان گل رخسار نشان دید پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
........................دیوانه منم، من که روم خانه به خانه
__________________________________________________________
ممنون مدیریت بخش ، بسیار مفید بود {59}
تشکر
موفق باشید
.
.
.
.
.
.
{H}
ممنون
موفق باشید
.
.
.
.
.
.
{H}
تشکر
{69}
ممنون
امیدوارم همیشه موید باشی
شیخ بهایی زبان و علم من از بیان ایشون قاصره متنت مفید بود
ممنون{h}
تشکر
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه
ای تیره غمت را دل عشاق نشانه
خیلییییییییییییییییی عالی بود ممنون
مرسی خوب بود
ممنونم ازتون
هر چند که رنـد کوچه و بازاریم
ای خواجـه مپندار که بیمقداریم
سری که به آصف سلیمان دادند
داریم ، ولی بـه هـرکسی نسپاریم
_______________________________
ممنون
بلاگ بسیار آموزنده بود
ممنون دعوتم کردی
سپاس
روزی که برفتند حریفان پی هر کار زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوهگه یار حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
.....................او خانه همی جوید و من صاحب خانه
هر در که زنم، صاحب آن خانه تویی تو هر جا که روم، پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
..........................مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن، زان گل رخسار نشان دید پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
........................دیوانه منم، من که روم خانه به خانه
__________________________________________________________
ممنون مدیریت بخش ، بسیار مفید بود
سپاس
موفق باشید
.
.
.
.
.
.
بسیار عالی خسته نباشید
اول از همه تبریک میگم مدیریت این بخش رو سحرجان
امیدوارم همیشه موید باشی
شیخ بهایی زبان و علم من از بیان ایشون قاصره متنت مفید بود
ممنون
صفحات
1 2 3