بلاگ كاربران



تا یادم نرفته است بنویسم 


حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بود 


می‌دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه‌ی باز نیامدن است


اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی


ببین انعکاس تبسم رویا


شبیه شمایل شقایق نیست!


راستی خبرت بدهم


خواب دیده‌ام خانه‌ای خریده‌ام


بی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌دیوار … هی بخند!


 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


نخستین نظر را ایجاد نمایید !