بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    بی عشق سر مکن

  • تعداد نظرات : 5
  • ارسال شده در : ۱۴۰۲/۰۷/۱۲
  • نمايش ها : 127

گــاهـی گمان نمی کنی ولی خوب میشود
گــاهـی نمیشود، که نمیشود، که نمیشود…
گــه جور میشود خود آن بی مقدمه
گــه با دو صد مقدمه ناجور میشود…
گــاهـی هزار دوره دعا بی اجابت است
گــاهـی نگفته قرعه به نام تو میشود…
گــاهـی گدای گدایی و بخت با تو یار نیست
گــاهـی تمام شهر گدای تو میشود…
گــاهـی برای خنده دلم تنگ میشود
گــاهـی دلم تراشه ای از سنگ میشود…
گــاهـی تمام این آبی آسمان ما
یــکباره تیره گشته و بی رنگ میشود…
گــاهـی نفس به تیزی شمشیر میشود
از هــرچه زندگیست دلت سیر میشود…
گــویـی به خواب بود،جوانی مان گذشت
گــاهـی چه زود فرصتمان دیر میشود…
کــاری ندارم کجایی ، چه میکنی
بـی عـشق سر مکن که دلت پیر میشود…

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


Omid1400
ارسال پاسخ

سلام. امکان ارسال پیام برای من وجود نداره!

SA00
ارسال پاسخ
raha1374
ارسال پاسخ

اول «بشناس»
بعد تا می‌تونی عاشق شو...

farnia
ارسال پاسخ

بسیارزیبا

adidas
ارسال پاسخ

خانه دلت آباد