بلاگ كاربران
…………………………………………………….
تقویم دنیایم این سالها پرشده است از قرمز های بی دلیل …
اینجا که نباشی ، زندگی ام تا اطلاع ثانوی تعطیل میشود !
…………………………………………………….
حواسم را پرت کرده ای …
آنقدر دور که دیگر یادم نیست “تو” رفته ای و “من” حواسم نیست !
…………………………………………………….
هرچه لباس می پوشم افاقه نمی کند ، نبودنت کنارم زمستان سختی است.
…………………………………………………….
ماشین به راه افتاد … حس میکنم اما چیزی از من به جا مانده ؛
بر روی سینه می گذارم آهسته دستم را … جای دلم خالی!…
…………………………………………………….
ارزش دل قد یک مورچه است !!!
هر دو خواسته یا ناخواسته زیر پا له میشوند.
…………………………………………………….
نمی توان هیچ کس را مجبور به انجام کاری کرد ، مجبور به داشتن حسی …
در نهایت به جایی می رسی که میفهمی هرکس دلیل خودش را دارد
و فقط میتوانی امیدوار باشی تا دلیل کسی بشوی و دلیل کسی بمانی …
…………………………………………………….
قحطی همدم است؛ من به خوشآمد گویی تابلوی خیابان هم دلخوشم.
…………………………………………………….
چه غم انگیز است
سرنوشت ماهیِ کوچک
وقتی به هوای جفت خود
به اقیانوس می زند و نهنگ ها عاشقش می شوند.
…………………………………………………….
آرزو کردند باران ببارد ولی خبر نداشتند مترسک فقط دلبسته ی سایه ی خود بود !
…………………………………………………….
گرچه همه بودند اما تو که نبودی و بودن همه نبودن بود تا بودن …
تو نبودی و من در فراقت تمام خلوتم را با خودم تقسیم کردم !
…………………………………………………….
کابوس امشبم شده ای تو ؛
دوم شخص مفردی که زمزمه ی دوستت دارم را در گوشم نجوا میکرد و حال میگوید برو …
تک فعلی که هیچگاه انتظار شنیدن صیغه ی امرش را نداشتم !
…………………………………………………….
جمله “بی تو میمیرم” را هیچوقت باور نکن …
من بی تو هنوز زنده ام ، زنده ای که روزی هزار بار آرزوی مرگ دارد !
…………………………………………………….
بزرگ که میشوی ، غصه هایت زودتر از خودت قد میکشند ، دردهایت نیز …
غافل از اینکه لبخندهایت را در آلبوم کودکی جا گذاشته ای …
…………………………………………………….
خسته ام از هر چیزی که نبودنت را به رخم می کشد …
از همه چیز !
…………………………………………………….
غمگینم همانند گمشده ای که بجای اینکه دنبالش بگردند ، بیشتر فراموشش میکنند …
…………………………………………………….
بعضی درد ها را باید نوشت
بعضی درد ها را باید گفت
بعضی درد ها را باید کشید …
…………………………………………………….
همیشه که باشی، خسته می شوند؛
مردمانی که اگر نباشی، می گویند: بی معرفتی ...!
مرسی