بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
به موقع و جسورانه به اشتراک بذار
- تعداد نظرات : 10
- ارسال شده در : ۱۴۰۲/۰۹/۲۷
- نمايش ها : 177
به آدمها نگاه کن
زندگی همه اونها خلاصه شده توی:
رفت و آمدها،
روابطی که برقرار میکنن،
کارها و فعالیتهایی که به صورت روتین انجام میدن،
رفتارهای متفاوتی که از خودشون به نمایش میگذارن
و نهایتاً همه اینها، انواع سبک زندگی رو تشکیل میده
اما با وجود این تفاوتها، به طور عمومی
یک هدفِ مشترک بین اونها به وضوح دیده میشه:
تلاش برای کسب آرامش
شاید شما هم این نزاع کلیشهای رو شنیده باشید که
یک عده آرامش رو درونی و نشات گرفته از نگاه ما به دنیای پیرامون میدونن
و یک عده اون رو در اسباب و عوامل بیرونی میبینن.
به هر حال طرفدار هر نظریه که باشیم،
راهحلهایی برای کسب آرامش وجود داره
من فکر میکنم «برونریزی» یکی از اون راهحلهای مشترک هست که،
به گروه اول کمک میکنه با پاکسازی دنیای درون،
آرامش رو کسب کنن
و به گروه دوم کمک میکنه با شناخت دادن از خود به دنیای اطراف، بتونن اسباب و عوامل آرامش رو سمت خودشون جذب کنن.
اما متاسفانه اغلب اوقات ما آدمها با نگرانی از پاسخها،
از «برونریزی» صرف نظر میکنیم.
ولی بهترِ بدونیم که
خیلی وقتها به اشتراک گذاشتنِ یک حس، یک غم، یک شادی، یک فکر و ... ،
فارغ از گرفتنِ هر گونه پاسخ، کفایت میکنه
و میتونه مفید واقع بشه؛
چرا که «برونریزی» در مرحلهی اشتراکگذاری اتفاق میافته،
نه در پاسخ گرفتن
پس اگر دنبال آرامش،
چه در درون خودمون و چه در ارتباط با اطرافیانمون هستیم،
فارغ از تمرکز روی پاسخها،
به موقع و جسورانه؛
در مورد احساساتمون حرف بزنیم،
به موقع و جسورانه؛
ابراز شادی کنیم،
به موقع و جسورانه؛
ابراز تأسف کنیم،
به موقع و جسورانه؛
افکارمون رو بازگو کنیم
و اجازه بدیم دنیای درون و بیرون ما به شکل موثرتری با هم در ارتباط باشن
قطعا این یگانگی، مقدار زیادی آرامش رو به همراه خواهد داشت.
__________________________
آرامش رو توی چه چیزی جستوجو میکنی؟
دنیای درون و بیرونت با هم در ارتباطن؟ یا فرسنگها فاصله دارن؟
نه اینکه بعدش احساس پشیمونی هم بهت اضافه بشه
{40}
دقیقا همینطورِ خزان جان
قبلا توی این بلاگم مفصل در موردش حرف زدیم:
خانه تکانیِ ذهن به سبکِ برونریزی
https://hamkhone.ir/member/39523/blog/view/310068/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%90-%D8%B0%D9%87%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D8%A8%DA%A9%D9%90-%D8%A8%D8%B1%D9%88%D9%86-%D8%B1%DB%8C%D8%B2%DB%8C/
ممنونم از حضورتون
گاهب به اشتراک گذاشتن احساس هامون خوبه ولی با آدم درست
نه اینکه بعدش احساس پشیمونی هم بهت اضافه بشه
لایک
{H}
{H}
این منم که گاهی از سادهترین ناملایمتیها بههم میریزد و گاهی از سختترین ضربهها و شکستها و تلخیها، خم به ابرو نمیآورد. گاهی قویترینم و گاهی شکنندهترین عنصر موجود در سیارهی آدمها.
من دارم جهانِ طبیعیِ یک انسان را زیست میکنم و قرار نیست همیشه روی یک مدار و یک مسیر و یک احساس قدم بردارم. قرار نیست همیشه حالم خوب باشد یا نقاب یک انسانِ دائما شاد و آرام را بزنم؛ درحالی که طبیعتِ جهانم دائما در حال تغییر است و طبیعیست که احساسات و نگرشم نسبت به اتفاقات و آدمها تغییر کند و طبیعیست که هر بار حال و روحیات متفاوتی را تجربه کنم!
این منم! فرقی نمیکند که امروز خوشحالم یا غمگین، آرام یا خشمگین؛ مهم این است که احساسات طبیعیام در مواجهه با هر موقعیتی را انکار نخواهمکرد!
من در صلحم با خویش، حتی با آن بخش از وجودم که گاهگاهی تنهایی میطلبد و از جمع، فاصله میگیرد. حتی با آن بخش از وجودم که رنجیده یا زخمیست و التیام میخواهد... حتی با آن بخش از وجودم که هنوز کودک مانده و نیاز دارد با او مهربان باشم و به او فرصت بدهم و از او مراقبت کنم...
چه کسی میتواند ادعا کند که هیچ زخمی ندارد یا تماما بهبود یافته؟!
نرگس_صرافیان_طوفان
{H}{H}{H}
موفق و پیروز باشید شب خوش
خوب بود شب پرباری وچالش :)
{H}{H}{H}
آرامش که باشد، همه چیز هست. حتی اگر در غمخیزترین نقطهی جهان باشی.
آرامش یعنی: من کافیام، تلاشهای من کافیست، آدمهای جهان من کافیاند و جهان من کافیست. آرامش یعنی؛ چه خوب که حضور دارم و میشنوم و احساس میکنم و با چشمهای خودم به جهان نگاه میکنم، به آبی آسمان و سبزیِ درخت و شلوغیِ خیابان و عبور و مرور آدمها...
آرامش یعنی؛ زندگی را سخت نگرفتهام و در دل اضطرابهای گاهگاهم، هنوز خوبم و هنوز میخندم...
آرامش یعنی؛ مرا میان همین دلخوشیهای ساده رها کنید، من خودم خوشبختی را یا خواهمساخت، یا پیدا خواهم کرد...
ممنونم از شما
ممنون از بلاگت رها جان
این منم. گاهی شادم گاهی غمگین، گاهی مضطرب، گاهی آرام، گاهی شتابزده، گاهی صبور...
این منم که گاهی از سادهترین ناملایمتیها بههم میریزد و گاهی از سختترین ضربهها و شکستها و تلخیها، خم به ابرو نمیآورد. گاهی قویترینم و گاهی شکنندهترین عنصر موجود در سیارهی آدمها.
من دارم جهانِ طبیعیِ یک انسان را زیست میکنم و قرار نیست همیشه روی یک مدار و یک مسیر و یک احساس قدم بردارم. قرار نیست همیشه حالم خوب باشد یا نقاب یک انسانِ دائما شاد و آرام را بزنم؛ درحالی که طبیعتِ جهانم دائما در حال تغییر است و طبیعیست که احساسات و نگرشم نسبت به اتفاقات و آدمها تغییر کند و طبیعیست که هر بار حال و روحیات متفاوتی را تجربه کنم!
این منم! فرقی نمیکند که امروز خوشحالم یا غمگین، آرام یا خشمگین؛ مهم این است که احساسات طبیعیام در مواجهه با هر موقعیتی را انکار نخواهمکرد!
من در صلحم با خویش، حتی با آن بخش از وجودم که گاهگاهی تنهایی میطلبد و از جمع، فاصله میگیرد. حتی با آن بخش از وجودم که رنجیده یا زخمیست و التیام میخواهد... حتی با آن بخش از وجودم که هنوز کودک مانده و نیاز دارد با او مهربان باشم و به او فرصت بدهم و از او مراقبت کنم...
چه کسی میتواند ادعا کند که هیچ زخمی ندارد یا تماما بهبود یافته؟!
نرگس_صرافیان_طوفان
موفق و پیروز باشید شب خوش
خوب بود شب پرباری وچالش
آرامش که باشد، همه چیز هست. حتی اگر در غمخیزترین نقطهی جهان باشی.
آرامش یعنی: من کافیام، تلاشهای من کافیست، آدمهای جهان من کافیاند و جهان من کافیست. آرامش یعنی؛ چه خوب که حضور دارم و میشنوم و احساس میکنم و با چشمهای خودم به جهان نگاه میکنم، به آبی آسمان و سبزیِ درخت و شلوغیِ خیابان و عبور و مرور آدمها...
آرامش یعنی؛ زندگی را سخت نگرفتهام و در دل اضطرابهای گاهگاهم، هنوز خوبم و هنوز میخندم...
آرامش یعنی؛ مرا میان همین دلخوشیهای ساده رها کنید، من خودم خوشبختی را یا خواهمساخت، یا پیدا خواهم کرد...