بلاگ كاربران


  • تولدم مبارک

  • تولدم_مبارک امروز قدم به سی و پنج سالگی می گذارم باز یک سال گذشت و دوباره به نقطه ی آغاز رسیدم خدایا دلم هوای دیروز رو کرده هوای روزهای کودکیم دلم میخواد مثل دیروز قاصدکی بردارم و آرزوهام رو به دستش بسپرم دلم میخواد دفتر مشقم رو باز کنم و دوباره تمرین کنم الفبای زندگی رو میخوام خط خطی کنم تمام اون روزایی که دل شکستم و دلمو شکستن ۳۶۵ روز گذشت روز هایی که قهقهه زدم از ته دل و لبخند زدم و شب هایی که…
  • اهداء

  • روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملحفه سفید پاکیزه ای    که از چهار طرفش زیر تشک تخت بیمارستان رفته است، قرار می گیرد   و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از کنارم می گذرند.   آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است و    به هزار علت دانسته و ندانسته زندگیم به پایان رسیده است.   در چنین روزی، تلاش نکنید به شکل مصنوعی و با ا…
  • دوست مجازی

  • دوست مجازی من... چند وقت است برایت مینویسم و تو میخوانی وگاهی تو مینویسی و من میخوانم دوست مــــــــــجازی من این روزها درد دلهایمان را به زبان نمی آوریم تایپ میکنیم مانده ایم اگر این دنیای مجازی نبود روی دیوار احساس چه کسی مینوشتیم   نامت زیباست اما افسوس مجازی هستی   پشت هر یک از این نوشته ها یک نفرنشسته است میخواند،فکر میکند،گاهی هم گریه میکند،یا میخندد   برای چند دقیقه هم که باش…
  • به بهانه تولد

  • یه صبح جمعه پاییز تو دیگه چشماتو بستیخبر، این بار صحت داشت تو از سیاره‌مون رفتی دیدی تو آخرین کنسرت چقدر مردم باهات خوندنسکوتت تلخ بود اما یه بار مردم به‌جات خوندن بخواب آروم گل بی‌تا صدات تا آسمونا رفتاونی که اهل موندن بود خودش این‌بارو تنها رفت دیگه دلواپست نیستیم ستاره رو زمین جاش نیستشکسته قلبمون اما ستاره درد همراش نیست لالالالا یکی بود و هنوزم هست و میمونهولی از وقتی که ر…
  • دوست

  • دوست ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺯﻥ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ ﻣﺮﺩ ﺩﻭﺭ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﺎ ﻧﺰﺩﯾﮏ دوستی ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎ ﺭﺍﭘﺮﻣﯽﮐﻨﺪ ﮔﺎﻫﯽﺑﺎﺣﺮﻑﮔﺎﻫﯽﺑﺎﺳﮑﻮﺕ دوستﺑﻮﺩﻥﻟﻔﻆ ظریفی است ﻧﻪ ﻣﻘﺪﺱ ﻣﺜﻞ ﻋﺸﻖ،ﻧﻪ ﺳﺮﺳﺮﯼ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ها دوست ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻫﺎﺗﻬﺪﯾﺪﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﯾﮏ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﺪﻭﻥ ﺑﺎﺯﯾﭽﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ ﺟﯿﺐ ﻫﺎﯾﺖ ﭘﺮﺍﺳﺖ ﯾﺎﺧﺎﻟﯽ ﻫﺮﭼﻪ ﻫﺴﺖ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﺗﻮﺳﺖ،ﺩﺭﻓﮑﺮﺕ،ﺩﺭﻗﻠﺒﺖ،ﺩﺭﻋﻤﻠﺖ دوستی ﻧﻪ ﻭﺻﻞ ﺍﺳﺖ ﻭﻧﻪ ﻓﺼﻞ ﮔﺮه ای ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻦ ﻭﺩﻧﯿﺎ ﻣﺮﺍﮐﻪ دوستﺧﻮﺍﻧﺪﯼ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﻫﺎ ﺑﺎ ﻟﻔﻆ ﺗﻮ ﺭﻧﮓ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ ﻣﯽﺷﻮﯼ…
  • آدمای دنیا

  • بابا داشت روزنامه میخوند بچه گفت: بابا بیا بازی! بابا که حوصله بازی نداشت ی تیکه از روزنامه رو ک نقشه دنیا بود رو تیکه تیکه کرد و گفت : فرض کن این  پازله…! درستش کن!  چند دقیقه بعد بچه درستش کرد بابا، باتعجب پرسید: توکه نقشه دنیا رو بلد نیستی چطور درستش کردی؟!  بچه گفت: ادمای پشت روزنامه رو  درست کردم … دنیا خودش درست شد آدمای دنیا که درست بشن…  دنیا ه…
  • به من میگن مرد

  • ما ""مـــرد"" هستیم!دستــــانمان از تو زِبرتر و پهن تر است!!!صورتمان ته ریشى دارد!!!قلبمان به وسعـــتِ دریــــا!جـــاىِ گریـــــه کردن به بالکن میرویم و سیـــــگار دود میــــکنیم!!!… … … … ما با همــــان دستان پهن و زبر تو را نوازش میکنیم!!!با همان صورت ناصاف و ناملایم تو را میبوسیم و تو آرامــــ میشوى!!!آنقــــدر مارا نامــــرد ""نخوان""!!!آنقدر پول و ماشین و ثـــــروت…
  • بار دیگر

  • سلام بچه ها خوبید بعد از مدتها اومدم هم خونه پست بزارم یادم رفته بود از کجا باید برم   خلاصه با کلی مکافات پیداش کردم و این پست رو براتون گذاشتم امیدوارم ایام به کامتون باشه طاعات و عباداتتون قبول باشه ما رو هم دعا بفرمایید   امیدوارم هر کجای ایران عزیز هستید تنتون سالم ، گرمی حضور خانواده کنارتون و لطف و کرم خداون بزرگ شامل حالتون بشه   دوستون دارم   shabgarde.tanha…
  • salam

  • صبحی دیگر رسید و من در انتظار تو چشم میگشایم و دلم لبریز است از دیدن خورشید جانم تا جان ببخشد و ذوب کند یخهای کسالت و اندوه را تو با چشمانت زندگی و شادی را برایم به ارمغان می اوری ساده می ایی و پر شکوه و چه میدانی از غوغا و بلوایی که بپا میکنی دردرونم . چشانم سخت تورا میجویند ای جاری زلال . ای تابیده بر دلت مهر. و من باز هم از دستانت شکوفه مهربانی میچینم امروز . سلام و عرض ادب به همه هم خونه ای ها…
  • عرض سلام

  • سلام به محضر عزیزای همخونه   نمیدونم به چه زبونی از دوستای گلی که برام پیام میزارن تشکر کنم فقط ایننو میدونم که حرف ندارن دست همتون رو میبوسم از مدیر اجرایی همخونه ( که فکر کنم آقا رضا باشه ) بینهایت سپاسگذارم من تک تک دوستان رو اسم نمیبرم خودشون میدونن کیا هستن به زبون ساده میگم بهشون ستایش همچین دوستایی باعث افتخار بندست امیدوارم همتون زیر سایه ایزد منان و در پناه پدر مادرتون خوش و سلامت با…