دیوار کاربران


mohsenfarzam110
mohsenfarzam110
۱۳۹۳/۰۲/۱۰

سلام دوستان عزیز ممنون میشم از غرفه من در نمایشگاه تهران واقع در شبستان مصلی تهران راهرو 28 غرفه موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران دیدن فرمایید.
ساعت بازدید 10 صبح تا 7 شب

shahryar_2012
shahryar_2012
۱۳۹۳/۰۲/۰۸

چارلی چاپلین میگوید :
اگر روزی خیانت دیدی ، بدان که قیمتت بالاست*
.
حتی بهترین فرزندان نیز دشمن جان پدر و مادرانند*
.
از دشمن خود یکبار بترس و از دوست خود هزار بار*
.
خوشبختی فاصله این بدبختی تا بدبختی دیگر است*
.
حتی تظاهر به شادی نیز برای دیگران شادی بخش است*
.

mohsenfarzam110
mohsenfarzam110
۱۳۹۳/۰۲/۰۷

یه رابطه از اونجایی خراب میشه که…
تو ناراحتش کنی و ….
یکی دیگه آرومش…

mohsenfarzam110
mohsenfarzam110
۱۳۹۳/۰۲/۰۷

درشب هجر که بانگ جرسی می آید

بهر داد دل ما داد رسی می آید

سویت ای غمزده غمخوار کسی می آید؟

مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید



جزغم یاردگرهیچ نه اندرخورنوش

اینچنین بانگ جرس می دهدازعرش سروش

پی دیدارروان گردوچنان شمع خموش

ازغم هجرمکن ناله وفریادکه دوش

زده ام فالی وفریادرسی می آید

بی رخت نای دلم گشته چونان کنج قفس

ای دل زارنه این بار بر آورد نفس

من غلام توام ای دوست بفریادبرس

زاتش وادی ایمن نه منم خرم وبس

موسی آنجا به امید قبسی می آید

چون ننالم که مراغیرفغان یاری نیست

چون بگویم که مراهست قرارآری نیست

کار عشاق بکوی تو بجز زاری نیست

هیچکس نیست که درکوی تواش کاری نیست

هرکس آنجابه طریق هوسی می آید

دل چه گویدکه بیاجلوه گه یارمراست

یاردیرینۀ دل بردل نغمه سراست

این تماشایی مابین که چنان ماه سماست

کس ندانست که منزلگه مقصودکجاست

اینقدرهست که بانگ جرسی می آید

هرچه گویم که مراهجرتوافسرده کم است

دیذه ازدوری رویت همه جون بحرویم است

دل دیوانۀ ماغرق عذاب والم است

دوست راگرسرپرسیدن بیمارغم است

گوبرن خوش که هنوزش نفسی می آید

بشنواین نغمه زمرغان سخندان چمن

گل این باغ نوایی زغم آموخت به من

شب هجران به سرآید؟به من آریدسخن

خبر بلبل این باغ بپرسید که من

ناله ای می شنوم کزقفسی می آید

قرعه و قسمت غم بردل حافظ چه زنند؟

غم هجرانش رقم بردل حافظ چه زنند؟

سربه سرهجرو نقم بردل حافظ چه زنند؟

اینهمه بارستم بردل حافظ چه زنند؟

شاهبازی به شکارمگسی می آید

mohsenfarzam110
mohsenfarzam110
۱۳۹۳/۰۲/۰۷

ابر هزار تا بارون، ریخته به جونم امشب
هیچی نگو که تنها، می‌خوام بخونم امشب
بارون گرفته، جز من، هیچ‌کی تو کوچه‌ها نیس
بارون گرفته، اما، درد منو دوا نیست

آهای، آهای ستاره! درد منو دوا کن
دلم را بشکن امشب، قفل دلم رو وا کن
اون که باید می‌اومد، دلش به اومدن نیس
هیچ کسی هم به جز اون، چشم و چراغ من نیس
جمعه تا جمعه چشمم، مونده به در به یادش
دلم سیاهه هیچ کی، نمی‌رسه به دادش
بارون! ببار که امشب، خُشکه دل سیاهم
بهار من کجایی؟ بیا که چش به راهم

mohsenfarzam110
mohsenfarzam110
۱۳۹۳/۰۲/۰۷

نه قاره ای که به کشف سواحلت برسم

نه قایقم که به هر موج تا دلت برسم

نه یوسفی که به عطر تو پیرهن بدرم

چو گریه های زلیخا مقابلت برسم

نه آسیه و نه مریم نمی شوم هرگز

نه هاجری که به صحرا به منزلت برسم

به زنگ خام شترها نمی شوم آرام

مگر به قافله ای از قبایلت برسم

کتیبه ام و دلم تکه تکه دلتنگ است

چگونه می شود آیا به حاصلت برسم

جهان من غزلی با مساحت بغض است

نه کاشفم که به حل المسائلت برسم

چقدر دور شدی از من همیشه گناه

چقدر فاصله دارم به منزلت برسم

mohsenfarzam110
mohsenfarzam110
۱۳۹۳/۰۲/۰۷

زیر باران دوشنبه بعد از ظهر

اتفاقی مقابلم رخ داد

وسط کوچه ناگهان دیدم

زن همسایه بر زمین افتاد

سیب ها روی خاک غلطیدند

چادرش در میان گرد و غبار

قبلا این صحنه را...نمی دانم

در من انگار می شود تکرار

آه سردی کشید، حس کردم

کوچه آتش گرفت زین آه...

و سراسیمه گریه در گریه

پسر کوچکش رسید از راه



گفت: آرام باش! چیزی نیست

به گمانم فقط کمی کمرم...



دست من را بگیر، گریه نکن

مرد گریه نمی کند پسرم...



چادرش را تکاند، با سختی

یا علی(ع) گفت و از زمین پا شد



پیش چشمان بی تفاوت ما

ناله هایش فقط تماشا شد



****



صبح فردا به مادرم گفتم

گوش کن! این صدای روضه ی کیست



طرف کوچه رفتم و دیدم

در و دیوار خانه ای مشکی است



*****



با خودم فکر می کنم حالا

کوچه ی ما چقدر تاریک است



گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه

mohsenfarzam110
mohsenfarzam110
۱۳۹۳/۰۲/۰۷

قرار بود که عمری قرار هم باشیم

که بی‌قرار هم و غمگسار هم باشیم

اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز

من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم



غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم



نگفتی‌ام ز چه خون گریه می‌کند دیوار



مگر قرار نشد رازدار هم باشیم



نگفتی‌ام ز چه رو رو گرفته‌ای از من



مگر چه شد که چنین شرمسار هم باشیم



به دست خسته‌ی تو دست بسته‌ام نرسید



نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم



شکسته است دلم مثل پهلویت آری



شکسته‌ایم که آیینه‌دار هم باشیم

Mr_Black
Mr_Black
۱۳۹۳/۰۲/۰۵

▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐

☻ سیگارم...☺

http://www.hamkhone.ir/member/38616/blog/view/108618/

ممنون از نگاهتون


▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐▐

☻ زندگی هیپ هاپی ☺

mohsenfarzam110
mohsenfarzam110
۱۳۹۳/۰۲/۰۳

انالله و اناالیه راجعون
بازگشت همه به سوى مدرسه و دانشگاه وکار است
با نهایت تأثر و تأسف پایان عشق و حال و خواب لذت بخش صبح و آغاز زجر و بدبختى و امتحان و.... بر شما دانش آموز و دانشجو عزیز و صبور تسلیت باد.