بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    تِ تا تو

  • تعداد نظرات : 29
  • ارسال شده در : ۱۳۹۵/۰۷/۰۲
  • نمايش ها : 665

 

 

 

 

غوطه خوردن در توده ی مردم بهره ی هرکسی نیست. لذت بردن از جمعیت خود هنری است؛


و فقط آن کسی می تواند، به هزینه ی نوع بشر، خود را از شورِ حیات لبریز کند که یک پری، در گهواره اش،


ذوقِ چهره سازی و نقاب زنی را همراه با نفرت از خانه و شورِ سفر در او دمیده است.


ازدحام، انزوا: اصطلاحاتی هم ارز و تعویض پذیر نزدِ شاعرِ فعال و بارور.


کسی که نمی داند چگونه انزوایش را با انبوهِ مردمان پر کند، به همان اندازه نیز نمی داند چگونه در میانِ جمعیت تنها باشد.

 

 


» شارل بودلر





 

 

 



By Hamkhone.ir

sadegh - jadoo

نظرات دیوار ها


sharloot
ارسال پاسخ

sabaa :
در میان جمع تنها بودن!

در کنار لذت بردن از جمعیت .. :؟

صبا
ارسال پاسخ

در میان جمع تنها بودن!

sharloot
ارسال پاسخ

_Emma_ :
اممم...نه :)

جوری نیست که نخواسته باشم...یک مدتی بیش از حد میخواستم!
شاید به خاطر اونه:-?

ولی شایدم بخاطر اینه که من همیشه خودم بودم!:-? عجیب نیست؟:)

نه .. تو فقط درستی به نظرم
این منم که دارم از نقابی میگم که عجیبه

_Emma_
ارسال پاسخ

sharloot :
به نظرم اینکه میتونی توی ازدحام تنهایی رو داشته باشی کلِ راهه.. شاید بتونی انزوات رو هم با دیگران پر کنی ولی نخواستی!:)
قربونت اما جان @};-

اممم...نه

جوری نیست که نخواسته باشم...یک مدتی بیش از حد میخواستم!
شاید به خاطر اونه

ولی شایدم بخاطر اینه که من همیشه خودم بودم! عجیب نیست؟

sharloot
ارسال پاسخ

minee :
راستی عکس هم خیلی جالب بود و انگار خود شعر بود:)

?why is it okay to laugh at fat people
عنوان عکس و متن همراهشه که واسه یه مقاله بود

sharloot
ارسال پاسخ

minee :
ملال پاریس...مگه پارسم ملال داره:d
نبوغ در تنهایی...جالبه...ولی خب کسی که در تنهایی به نبوغ رسیده باشه سخت تو ارتباط به دانش میرسه..ینی بستگی داره ارتباط با چه افرادی ارتباط دانش زا محسوب شه...معمولا تنهایی ای که پیروز شده و فرد رو به نبوغ رسونده بیشتر منزویش می کنه ..چون ارتباطات راضیش نمی کنه....:-?...شایدم این هنره که خودت تو ارتباط با هر آدمی اون چیزی که خوبه رو بیرون بکشی...:-?

"ذوق چهره سازی و نقاب زنی همراه با نفرت از خونه و شوق سفر" ...گفته یه پری در گهواره فرد دمیده باشه...پس جمع خوبی و بدی..اضدادها..انتخاب با توست....اینکه چهره ای که دوست داری بقیه ازت ببینن یا دیگران دوست دارن رو از خودت نشون بدی(چیزی که خودت نیستی)...در این صورت نفرت از خونه و خودِ خودت همراهته..تضاد درونی...یا جرات داشته باشی از همه تعلقات سفر کنی و شوقشو تجربه کنی...یا نه انقدر هنر داری که همه اینارو با هم داشته باشی که خیلیه...نهایتا همه اینا تاوان داره....گفته به هزینه ی نوع بشری...دیدگاه تو هم جالب بود و درست به نظرم:)

منم موفق نشدم ...هر وقت خواستم تنها بشم انقدر بقیه دور شدن که دیگه ندیدمشون:d...به امید اینکه من و تو بی من و تو جمع شویم از سر ذوق/خوش و فارغ ز خرافات پریشان من و تو :d
ممنون شارلوت:)@};-
اون شاتوت به منم درخواست داده بود اول فکر کردم تویی یا اکانت دیگه ساختی:d

همیشه دیدگاه من به نقاب، به عنوان راه ارتباطیم با دیگران چیزی بوده که ساخته ی فکرمه و به حالات چهره و رفتارهام جون میده (یکی از تنها چیزهای که دست منه همین نقابه. پس جوری می تونه باشه که ازش لذت ببرم و دوست داشته باشم ازش استفاده کنم) .. این که ببینیم دیگران چطور دوستمون دارن یکی از احمقانه ترین نقاب هاست که من این در جمع بودنو نمی پسندم و همینطور تاوانی براش دادن رو..
شاید بشه هزینه ی نوع بشر رو یه جور کسب تجربه دونست! که البته راحت نیست . چطور بی من و تو شدن تاوانی به اندازه ی عمر داره. /

این موضوع واسه منم خیلی مشکل بوده و هست. فکر کنم هم دردیم
خیلی کامل توضیح دادی. مرسی .. من خودم خیلی دیـپ /DEEP/ به هزینه ی نوع بشر فکر نکرده بودم


sharloot
ارسال پاسخ

HOSNA :
{67}


sharloot
ارسال پاسخ

aryan_ :
اینبار ک چیزه زیادی نفهمیدم از متن {7}...فقط منو یاده کلمه ی جمع اضداد انداخت....ولی آهنگو خوشم اومد {e}

دفعه ی بعد بیام ببینم چ میشود :d

جمع اضداد.. اره

minee
ارسال پاسخ

راستی عکس هم خیلی جالب بود و انگار خود شعر بود

minee
ارسال پاسخ

sharloot :
طرف شاعره.. اینم از مجموعه ی ملال پاریسِ. که من کتاب رو ندارم!
میگن تنهایی نبوغ به همراه داره و ارتباطات دانش.. کنار هم قرار گرفتن نبوغ و دانش شاید بتونه فعال و بارور رو قابل قبول کنه چون در این صورت انچه لازمه واسه نوشتن هست.
(چرا ذوق چهره سازی و نقاب زنی همراه با نفرت از خونه و شوق سفر ) .. تو چی فکر می کنی:-?
شاید نفرت از خونه، چون اونجا بیشتر از هرجا شبیه خودتی و بیرون از خودت یعنی (به وقت سفر از خودت ) بتونی نقابی بسازی و با دیگران روبه رو شی / به نظرم بشه درکش کرد به دید خودت /

اره واقعن .. من هنوز نتونستم درست بکوبم :دی
مرسی مینا @}:-

ملال پاریس...مگه پارسم ملال داره
نبوغ در تنهایی...جالبه...ولی خب کسی که در تنهایی به نبوغ رسیده باشه سخت تو ارتباط به دانش میرسه..ینی بستگی داره ارتباط با چه افرادی ارتباط دانش زا محسوب شه...معمولا تنهایی ای که پیروز شده و فرد رو به نبوغ رسونده بیشتر منزویش می کنه ..چون ارتباطات راضیش نمی کنه.......شایدم این هنره که خودت تو ارتباط با هر آدمی اون چیزی که خوبه رو بیرون بکشی...

"ذوق چهره سازی و نقاب زنی همراه با نفرت از خونه و شوق سفر" ...گفته یه پری در گهواره فرد دمیده باشه...پس جمع خوبی و بدی..اضدادها..انتخاب با توست....اینکه چهره ای که دوست داری بقیه ازت ببینن یا دیگران دوست دارن رو از خودت نشون بدی(چیزی که خودت نیستی)...در این صورت نفرت از خونه و خودِ خودت همراهته..تضاد درونی...یا جرات داشته باشی از همه تعلقات سفر کنی و شوقشو تجربه کنی...یا نه انقدر هنر داری که همه اینارو با هم داشته باشی که خیلیه...نهایتا همه اینا تاوان داره....گفته به هزینه ی نوع بشری...دیدگاه تو هم جالب بود و درست به نظرم

منم موفق نشدم ...هر وقت خواستم تنها بشم انقدر بقیه دور شدن که دیگه ندیدمشون...به امید اینکه من و تو بی من و تو جمع شویم از سر ذوق/خوش و فارغ ز خرافات پریشان من و تو
ممنون شارلوت
اون شاتوت به منم درخواست داده بود اول فکر کردم تویی یا اکانت دیگه ساختی

HOSNA
ارسال پاسخ
aryan_
ارسال پاسخ

اینبار ک چیزه زیادی نفهمیدم از متن ...فقط منو یاده کلمه ی جمع اضداد انداخت....ولی آهنگو خوشم اومد

دفعه ی بعد بیام ببینم چ میشود

sharloot
ارسال پاسخ

_Emma_ :
آره منم شاتوت خان (فکر کنم{7}) رو دیدم!{1}


sharloot
ارسال پاسخ

_Emma_ :
اوهوم متوجه شدم...:)
فکر کنم برای خیلیا اینطوری باشه...:-/
اما من هنوز مطمئن نیستم برای منم اینطوره یا نه!
هرچقدر فکر میکنم، من کلا تو پیدا کردن تنهایی توی جمع مشکلی ندارم. بارها و بارها هم توی تخیلات خودم غرق شدم درحالیکه با همه بودم...اما گاهیم حس تنهایی میکنم تو جمع...like I would never fit in...
من اون کسیم که بلدم چطوری تو ازدحام تنهایی رو پیدا کنم...اما برعکس نه!

تنهایی خودم تا تو{7}
چقدر پر مفهوم{17}
ولی خداییش قشنگه :){38}

به نظرم اینکه میتونی توی ازدحام تنهایی رو داشته باشی کلِ راهه.. شاید بتونی انزوات رو هم با دیگران پر کنی ولی نخواستی!
قربونت اما جان

sharloot
ارسال پاسخ

minee :
{trol1}
بخشی از کتابیه این؟....
نزد شاعر فعال و بارور:-?
چرا ذوق چهره سازی و نقاب زنی رو با نفرت از خونه و شوق سفر آورده:-?
جالب بود... واقعا هنره هم تنهایتو داشته باشی هم همراهیتو:دی..کار هر کس نیست این خرمنو کوفتن:دی
ممنون :)@};-

طرف شاعره.. اینم از مجموعه ی ملال پاریسِ. که من کتاب رو ندارم!
میگن تنهایی نبوغ به همراه داره و ارتباطات دانش.. کنار هم قرار گرفتن نبوغ و دانش شاید بتونه فعال و بارور رو قابل قبول کنه چون در این صورت انچه لازمه واسه نوشتن هست.
(چرا ذوق چهره سازی و نقاب زنی همراه با نفرت از خونه و شوق سفر ) .. تو چی فکر می کنی
شاید نفرت از خونه، چون اونجا بیشتر از هرجا شبیه خودتی و بیرون از خودت یعنی (به وقت سفر از خودت ) بتونی نقابی بسازی و با دیگران روبه رو شی / به نظرم بشه درکش کرد به دید خودت /

اره واقعن .. من هنوز نتونستم درست بکوبم :دی
مرسی مینا @}:-

sharloot
ارسال پاسخ

marya1370 :
ازدحام:انزوا...آره ها{trol1}
خوب بود... سپاس @};-

خوبی از خودته سپاس..

sharloot
ارسال پاسخ

SAHARAZAD :
آفرین :)
خوب بود :-x

تشکر

_Emma_
ارسال پاسخ

sharloot :
راستشو بخوای من اطرافیانم رو از خودم دور می کنم تا تنهایی رو بدست بیارم. و این یکی از اشتباهات این سال هاام بوده چون اینجوری نه تنها خلوتی رو بدست نمیاری دیگران رو هم رنجوندی! باید کنار هم باشه..
( فکر کنم تلاشمو بکنم تا جایی که دست خودمه )
تِ تا تو رو از خودم در اوردم. تِ از تنهایی خودم تا "تو"{trol20} .. حالا "تو" یا "تو"ی عمومی تر

* از اتفاق یه کاربری با این اسم (shatoot) پیدا شده.. وقتی درخواست دوستیشو دیدم یه لحظه شک کردم نکنه خودم به خودم درخواست دادم =))

آره منم شاتوت خان (فکر کنم) رو دیدم!

_Emma_
ارسال پاسخ

sharloot :
راستشو بخوای من اطرافیانم رو از خودم دور می کنم تا تنهایی رو بدست بیارم. و این یکی از اشتباهات این سال هاام بوده چون اینجوری نه تنها خلوتی رو بدست نمیاری دیگران رو هم رنجوندی! باید کنار هم باشه..
( فکر کنم تلاشمو بکنم تا جایی که دست خودمه )
تِ تا تو رو از خودم در اوردم. تِ از تنهایی خودم تا "تو"{trol20} .. حالا "تو" یا "تو"ی عمومی تر

* از اتفاق یه کاربری با این اسم (shatoot) پیدا شده.. وقتی درخواست دوستیشو دیدم یه لحظه شک کردم نکنه خودم به خودم درخواست دادم =))

اوهوم متوجه شدم...
فکر کنم برای خیلیا اینطوری باشه...
اما من هنوز مطمئن نیستم برای منم اینطوره یا نه!
هرچقدر فکر میکنم، من کلا تو پیدا کردن تنهایی توی جمع مشکلی ندارم. بارها و بارها هم توی تخیلات خودم غرق شدم درحالیکه با همه بودم...اما گاهیم حس تنهایی میکنم تو جمع...like I would never fit in...
من اون کسیم که بلدم چطوری تو ازدحام تنهایی رو پیدا کنم...اما برعکس نه!

تنهایی خودم تا تو
چقدر پر مفهوم
ولی خداییش قشنگه

minee
ارسال پاسخ


بخشی از کتابیه این؟....
نزد شاعر فعال و بارور
چرا ذوق چهره سازی و نقاب زنی رو با نفرت از خونه و شوق سفر آورده
جالب بود... واقعا هنره هم تنهایتو داشته باشی هم همراهیتو:دی..کار هر کس نیست این خرمنو کوفتن:دی
ممنون

marya1370
ارسال پاسخ

ازدحام:انزوا...آره ها
خوب بود... سپاس

Fereshteh
ارسال پاسخ

sharloot :
موزیک بای صادق
لایکد بای میس مارپـل {7}:-*


AZAD
ارسال پاسخ

آفرین
خوب بود

sharloot
ارسال پاسخ

_Emma_ :
تو میتونی شاتوتی؟
(با عرض پوزش بابت تغییر اسمت ;)):D

راستی...ت تا تو؟:-? چرا این اسم؟ فلسفه داره؟

راستشو بخوای من اطرافیانم رو از خودم دور می کنم تا تنهایی رو بدست بیارم. و این یکی از اشتباهات این سال هاام بوده چون اینجوری نه تنها خلوتی رو بدست نمیاری دیگران رو هم رنجوندی! باید کنار هم باشه..
( فکر کنم تلاشمو بکنم تا جایی که دست خودمه )
تِ تا تو رو از خودم در اوردم. تِ از تنهایی خودم تا "تو" .. حالا "تو" یا "تو"ی عمومی تر

* از اتفاق یه کاربری با این اسم (shatoot) پیدا شده.. وقتی درخواست دوستیشو دیدم یه لحظه شک کردم نکنه خودم به خودم درخواست دادم

sharloot
ارسال پاسخ

Fereshteh :
خیلی خوووب :aow
آهنگ:-x
@};-

موزیک بای صادق
لایکد بای میس مارپـل

sharloot
ارسال پاسخ

mona_rt :
بسیار عالی@};-


_Emma_
ارسال پاسخ

تو میتونی شاتوتی؟
(با عرض پوزش بابت تغییر اسمت )

راستی...ت تا تو؟ چرا این اسم؟ فلسفه داره؟

Fereshteh
ارسال پاسخ

خیلی خوووب
آهنگ

mona_rt
ارسال پاسخ

بسیار عالی