دیوار کاربران


0013sam
0013sam
۱۳۹۲/۱۱/۲۵

هرکه آمد در این میان ناچار

رود از این جهان چه شه چه گدا

یک جهان دگر خدای آراست

که بود نام آن جهان بقا

0013sam
0013sam
۱۳۹۲/۱۱/۲۴

توو صبحِ سرد و دلگیر زمستون

کنار برف زیبای توو ایوون

دو تا چشمِ نیازِ رو به رویا

اسیرِ قصّه های تلخ فردا

0013sam
0013sam
۱۳۹۲/۱۱/۲۴

کلماتم را
در جوی سحر می‌شویم
لحظه‌هایم را
در روشنی باران‌ها

0013sam
0013sam
۱۳۹۲/۱۱/۲۴

گویند که حافظ گفته ست :

غم جدایی و غم تنهایی ، دو غم هستند

حال که من دچار به هردو غم چه کنم ؟

0013sam
0013sam
۱۳۹۲/۱۱/۲۴

چـشـمـهـا را شـسـتم..

جـور دیـگـر دیـدم ..

بـاز هـم فـرقـی نـداشـت ..

تـــــو هـمـان بـودی کـه بـاید دوسـت داشـت..

0013sam
0013sam
۱۳۹۲/۱۱/۲۴

انهایی که دوستشان داری بی بهانه بگو "دوستت دارم"

بگو در این دنیای شلوغ سنجاقش کردی ب دلت ...

تو بگو ........ حتی اگر نشنود ...

sita
sita
۱۳۹۲/۱۱/۱۴

میخواهم به گذشته سفرکنم و تاهمیشه آنجا بمانم‎
میخواهم حس خوب دوست داشتن را دوباره تجربه کنم‎
خنده ای ازته دل‎‎
گفتگویی بدون دلهره بدون جنگ‎
یک آرامش ‎
آنجا که توهنوزخوبی‎
هنوزعاشقی‎
آنجا که میتوان بایک لبخند خوشبختی را درآغوش کشید...

amir107
amir107
۱۳۹۲/۱۱/۱۴

بنام خدا:وقتی تکیه گاه محکمی مثل مادر هست،وقتی داروی شفابخشی همچون دعای

مادرهست،وقتی ثروتی بی پایان مثل مادرهست،وقتی گرمای خانه ات وجود مادرهست،وقتی بالش زیر

سرت زانوی مادر هست،وقتی چراغ خونه ات مادرت هست دیگه چه غمته؟!!....

دنیا...آهای دنیا باتوام...حواست باشه دنیای من مادرمه نه تو...!!! بیخودی دلت رو خوش نکن...

meisam7p
meisam7p
۱۳۹۲/۱۰/۲۰

دهانتان را به اندازه ای باز کنید

که حرف در دهانتان نگذارند

5+

mehdi2191
mehdi2191
۱۳۹۲/۱۰/۲۰

روحـــم مـی خواهد بــرود یک گوشــه بنشــیند…
پشتـــش را بکنـــد به دنیــــا ؛
پاهایش را بغــــل کنـــد و بلنـــد بلنـــد بگوید :
من دیگر بـــــازی نمـــی کنـــم
خستــــــــــــــــــــــ ـــــــه ام….