یینه خواست مثل تو زیبا شود نشد

مانند چشمهای تو دریا شود نشد

گشتیم کوچه کوچه در این شهر در به در

شاید کسی شبیه تو پیدا شود نشد

بعد از تو هر زنی که جنون مرا شنبد

آمد در این قبیله که لیلا شود نشد

دیشب که چشمهای تو را فال میزدم

میگفت خواجه آن تو فردا شود نشد

گفتم که شاید این من تنها در این غزل

امشب به یک اشاره ی تو ما شود نشد

http://www.hamkhone.ir/member/80819/blog/view/242938/

http://www.hamkhone.ir/member/80819/blog/view/242939/

http://www.hamkhone.ir/member/80819/blog/view/242937/

ممنون اگر بیایید

اینکه حرفه ای بشی و اخلاق داشته باشی یه چیزه

اینکه حرفه ای بشیو جنبشو داشته باشی هم یه چیز دیگس

اما

اگه حرفه ای بشی و اخلاق وجنبه رو هم داشته باشی این دیگه همه چیزه!

قدرت نهایی تعریف هویت ،دراختیار خود ماست.گذشته ما ،مشخص کننده حال واینده ما نیست .عمل کنید هویت تازه و نیرومندتان را امروز بسازید.

alireza keyvanloo

دلتنگی چه حس بدی است . . .

تنهایی چه حس بدی است

کاش . . .

پاره ای ابر میشدم

دلم مهربانی می بارید . . .

کاش نگاهم شرار نور میشد

آشتی میدادش . . .

که دوست داشتن چه کلام کاملی است

و . . .

من . . .

چقدر دلم تنگ دوست داشتن است!

اگر بخواهید جسم را به قدرت، به زیبایى، به توانایى، به بروز قدرتها و

استعدادهاى گوناگون برسانید، باید ورزش كنید

از همین الان شروع کنید
alireza keyvanloo

.

هستن دخترایی که نگران پاک شدن آرایششون نیستن چون آرایش ندارن

و صورتشون بی آرایش زیباست

با روسرشون گنبد امام زاده درست نمیکنن

دخترایی که وقتی یه پسر. پولدار میبینن دلشون نمی لرزه …چون دلشون دله نه ژله

هستن دخترایی که با دیدن ماشین پسرا کف نمیکنن ….چون اینا دخترن نه دلستر

عشق براشون مقدسه …اگه بهش دچار بشن همه کار برای عشقشون انجام میدن

سلامتی همشون

.

.جلوی بهزیستی نوشته شده بود شیرمادر و مهر مادر جایگزینی ندارد!
اما پدرم مهر مادرم را پرداخت کرد ، گاوی خرید و من بزرگ شدم ،
هیچکس حقیقت مرا نفهمید جز معلم ریاضی که همیشه میگفت

یادم باشد
یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند
یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم
که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد
یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم
چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باشد

+

معلم، شاگرد را صدا زد تا انشاء‌اش را درباره علم بهتر است یا ثروت بخواند.

پسر با صدایی لرزان گفت: ننوشتیم آقا..!

پس از تنبیه شدن با خط کش چوبی، او در گوشه کلاس ایستاده بود و در حالی که دست‌های قرمز و باد کرده‌اش را به هم می‌مالید،

زیر لب می‌گفت: آری! ثروت بهتر است چون می‌توانستم دفتری بخرم و بنویسم