توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
به تو که میرسم
- به تو که میرسم مکث میکنم ! انگار در زیباییت چیزی را جا گذاشته ام ، مثلا … در صدایت ، آرامش یا در چشم هایت ، زندگی
کبریتـهای سـوخته
- کبریتـهای سـوخته هـمـ ، روزی درختـ های شـادابی بـوده اند! مثل مـا ، که روزگـاری می خنـدیدیـمـ قبـل از اینـکه عـشق روشنـمان کنـد
تو زندگی
- تو زندگی گاهی به جایی میرسی ؛ که تازه میفهمی : چه خوشبختند کسانی که .... دچار آلزایمر هستند ... !!!
سنگ است که
- سنگ است که صبوری میداند برای آمدنت تو بگو سنگ باید شوم،که صبور باشم یا صبر از دست بدهم تا سنگ نشوم...
کوچهها را بلد شدم
- کوچهها را بلد شدم خیابانها را بلد شدم ماشینها را، مغازهها را رنگهای چراغ قرمز را جدول ضرب را حتی و دیگر در راه هیچ مدرسهای گم نمیشوم, ولی... هنوز گاهی میان آدمها گم میشوم آدمها را بلد نیستم... …
سر به هوا
- سر به هوا نیستــــم امــــا همیشـــــه چشــــم به آسمان دارم حال عجیبـــی ست دیدن همان آسمانی که شاید تو دقایقی پیش به آن نگاه کـــرده باشی
آدما باید یکیو
- آدما باید یکیو داشته باشن که هر وقتی خسته و پکر و داغون و عصبیو مریض بودن ازت نپرسن چرا؟ فقط دستت رو بگیرن و بگن : "بلند شو بریم یه دور بزنیم، دوست ندارم این شکلی ببینمت.
تو میدانی
- تو میدانی من برای گذر از دوستت دارم به دوستت داشتم چه زجری کشیدهام ؟ حالا دوباره برگشتهای و اول خط را به من نشان میدهی؟!!! از کدام شروع دوباره حرف میزنی وقتی از من هیچ و از تو برای من فقط نفرت باقی مانده است...!! …
براتون پیش اومده
- براتون پیش اومده وقتی پای تلفن باید خداحافظی کنید اما هنوز دلتون میخواد صداشو بشنوید یهو میگید راستی؟! میگه : جانم...؟! آروم میگی : دوســـتـــت دارم....... آخ .... که این چند ثانیه آخر چقدر می چســـــبـــه......!