شبانه از باغ می برند چراغانیت کنند
تا کاج جشن های زمستانیت کنند
.
.
.
و کاج ها قسم خورده بودند در هیچ جشنی شرکت نکنند
برف ها هم همین طور
همه چیز همین طور است،
کاج ها
برف ها
قسم ها و حرف ها!
حرف هایی که دوتا می شوند
و قسم هایی که می شکنند همراه کاج های چراغانی!
شاید فرصتی باشد
که از مقابل کاج ها بگذری
بی آن که برف ها روی سرت بریزند،
بی آن که حرفت دوتا شود،
بی آن که در جشنی شرکت کرده باشی!
همه چیز همین طور است،
چراغ ها
جشن ها و گذرها!
بیا بگذریم
نه از گذرها،
از حرف هایی که دوتا شده اند،
از برف هایی که ریخته اند،
از جشن هایی که به سوگ کاج ها نشسته اند!
همه چیز همین طور است!
همه چیز همین طور است!!
همه چیز همین طور است
شبانه از باغ می برند چراغانیت کنند
تا کاج جشن های زمستانیت کنند
.
.
.
و کاج ها قسم خورده بودند در هیچ جشنی شرکت نکنند
برف ها هم همین طور
همه چیز همین طور است،
کاج ها
برف ها
قسم ها و حرف ها!
حرف هایی که دوتا می شوند
و قسم هایی که می شکنند همراه کاج های چراغانی!
شاید فرصتی باشد
که از مقابل کاج ها بگذری
بی آن که برف ها روی سرت بریزند،
بی آن که حرفت دوتا شود،
بی آن که در جشنی شرکت کرده باشی!
همه چیز همین طور است،
چراغ ها
جشن ها و گذرها!
بیا بگذریم
نه از گذرها،
از حرف هایی که دوتا شده اند،
از برف هایی که ریخته اند،
از جشن هایی که به سوگ کاج ها نشسته اند!
همه چیز همین طور است!
همه چیز همین طور است!!
همه چیز همین طور است
اهوم
به سلامتی تو عزیزم