بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    عکس چشم هایت

  • تعداد نظرات : 0
  • ارسال شده در : ۱۳۹۱/۱۱/۲۰
  • نمايش ها : 384

گله از رفتنش نیست

بیشتر دلم از این می سوزد

که بی خبر رفت

کاش یک حرفی...

یک خبری...

بگذریم...

حالا که رفته...

و تنها چاره...

انتظار است... انتظار

آخر می دانی؟

آنقدر سپید و نقره گونی

که احساس می کردم ماه شده ای

اما امروز می گویم

تو آسمانی...آسمان!!

و من تا آخر عمر سر به هوایت شده ام

از سر بی خبر رفتنش این روزها

برای خودم کسی شده ام...

شده ام تنها و بی کس

و همچنان مات و مبهوت دیوار ساده ی بی نقش و نگار روبرویم

و تنها یک سوال پشت اندیشه ام می گذرد

...

گفته ام عکس چشم هایت را روی دیوار نقاشی کنند

تا حداقل نقش نگاهت مرا تنها نگذارد

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


نخستین نظر را ایجاد نمایید !