با اجازتون، شعری رو که سه و نیم دقیقۀ پیش بهم الهام شد رو خدمتتون عرض می‌کنم:

یـادِ یـــــار...

یادِ سیما و لب‌های سرخابیِ یار...

آه

دلِ من بی‌تاب است

و

لیــــکن

دو عدد سرسره و یه دانه الاکلنگ دارد

گویا دل نیست

شهربازیست

آه
.
.
.
.
.
تمنا می‌کنم

اگه قول بدید به خاطر عشق و علاقه به شعرهام، اقدام به خودکشی نکنید؛

منم قول می‌دم هر وخ بهم الهام شد،

شما رو از شنیدنش بی‌نصیب نذارم.

5+

5+

دوستت دارم
با همه هستی خود،
دوستت دارم
عمیق تر از
افتادن ماه در آغوش برکه ها
تازه تر از شروع سرد پاییز
و نرم تر از رویش رنگین کمان
در احساس خیس باران ها ...
من همیشه تو را دوست خواهم داشت ...

خواستم بگویم:

مقامِ علی از مرتبۀ عیسی بالاتر است؛

اما تعصب مذهبی‌اَم اجازه نداد!

خواستم بگویم:

منزلتِ عیسی از رتبۀ علی والاتر است؛

اما عقلم اجازه نداد...

«جرج جُرداق، نویسندۀ مسیحی»

مهربانی را از باران بیاموز که
در ترنمش علف هرز وگل سرخ یکیست

‌
+ ترسيده‌ای؟

- از كه؟

+ از جهان؟ 

- من جهانت

+ از گرسنگی؟

- من گندمت

+ از بيابان؟ 

- من بارانت

+ از سرنوشت؟

- من هم از سرنوشت می‌ترسم...

#محمد_ماغوط

مردم ژاپن یک ضرب المثل بسیار جالب دارند که اساس توسعه کشورشون قرار گرفته :
اون ضرب المثل میگه:
بخاطر میخی نعلی افتاد
بخاطر نعلی ، اسبی افتاد
بخاطر اسبی ، سواری افتاد
بخاطر سواری ، جنگی شكست خورد
بخاطر شكستی ، مملكتی نابود شد
و همه اینها بخاطر كسی بود كه میخ را خوب نكوبیده بود....
یادمان باشد هر كار ما،
حتی كوچك،
اثری بزرگ دارد كه شاید در همان لحظه ما نبینیم ...



+5

بله بله

اجازه می‌خوام تا شعری رو که دو و نیم دقیقۀ پیش به بنده الهام شد رو به سمع و نظرتون برسونم:

باید شست...

لباس‌ها را

آری بایستی شست لباس‌ها و جوراب‌ها را

جور دیگر باید پوشید...

باید

باید

باید
.
.
.

وا ببخشید بقیه‌اش نمی‌دونم چرا یهو از یادم رفت؟!

از بس تشویقم می‌کنید که هول می‌شم والا

ممنون از استقبال گرم و بی‌نظیرتون

منم دوستتون دالم