بلاگ كاربران
دوست دارم با واژه ها رقصیدنو...
با واژه ها خندیدنو...گریستنو....
دوست دارم در میان واژها گم شدنو...
دوست دارم با واژه ها ابراز عشقو نفرتو...
دوست دارم با واژه ها بوسیدنو...
دوست دارم با واژه ها غرق شوم در احساس خوب...در حال بد..در غمی بزرگ...در شوق دیداری محال...
دوست دارم با واژه ها در آغوش گیرم خیال آغوش تورا...حس دور لبخند تورا...طعم شیرین لب های تورا...
دوست دارم با واژه ها یکی شوم در میان صفحات دنیایی از خواسته ها،خواسته ام را بی مهابا...واژه واژه بر لب بیارم..
تورا...
دوست دارم...شنیدن یک واژه ی گمشده در ذهن تورا ...
دوست دارم واژه ای را که تو خلاصه میکنی در خودت...و من تکرار آن..."تورا"
دوست دارم واژه ها را..گرچه تلخند وقت " خداحافط"..
گرچه سختند وقت "تنفر"...
گرچه تاریکند وقت "مهم نیست"..
گرچه مبهمند وقت"بیخیال"...
گرچه حکم مرگ دارند،وقتی که دیگر هراسی نیست از تنها شدن،از طرد شدن...
اما تازگی ها هرچه میخوانم......تهیِ مطلق است...
آکنده از هیچ...
و زمانی که تمام میشود..
فقط تمام میشود...
و آغازی نیست...
و تنها پر از خالیست...
...
نخستین نظر را ایجاد نمایید !