این روزها
پارو را رها کرده ام
و دراز شده ام کف قایقی معلق
که به هیچ کجا نمی رود…
- جنسیت : مرد
- سن : 34
- کشور : ایران
- استان : انتخاب كنيد
- شهر : انتخاب كنيد
- فرم بدن : متوسط
- اندازه قد : 1.80
- رنگ مو : مشکی
- رنگ چشم : قهوه ای
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : انتخاب كنيد
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : مجرد
- وضعیت بچه : ندارم
- وضعیت سواد : کارشناسی
- نوع رشته : معارف و الهیات
- درآمد : خوب
- شغل : خوب
- وضعیت کار : دانشجو
- دین : مسلمان
- مذهب : شیعه
- دید سیاسی : چپ و اصلاح طلب
- خدمت : رفتم
- شوخ طبعی : شوخ طبع
- درباره من : جز کوتاهی هیچی ندارم
- علایق من : مطالعه
- ماشین من : ندارم
- آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
- غذای مورد علاقه : قرمه سبزی
- ورزش مورد علاقه : فوتبال
- تیم مورد علاقه : استقلال
- خواننده مورد علاقه : اصفهانی
- فیلم مورد علاقه : مختار
- بازیگر مورد علاقه : فریبرز عرب نیا
- کتاب مورد علاقه : اثار شهید بهشتی
- حالت من : مشغول
- فریاد من : دنیامحل گذر است نه محل بقا
- اپراتور : همراه اول
- نماد ماه تولد : شهریور
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : انتخاب كنيد
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
آدمها وقتی پیر میشن اخلاقشون هم شبیه بچه ها میشه بهانه گیر تر میشن و کمی هم بد اخلاق تر ...
این اقتضای سن اونهاست
لطفاً از اونها فاصله نگیرید و تنهاشون نگذارید
یه همچین روزای سراغ ما هم میان
روزهای تنهایی ...
روزهای نا امیدی ...
روزهای غم انگیز و پاییزی ...
اونها احتیاج به کمک دارن تا به سلامت بتونن از این مسیر و مرحله عبور کنند
دوست من ... کمی باهات حرف دارم ...
اگه یه روزی یه جایی با یه کسایی تصمیم گرفتی عزیز سالخورده ای رو ببری خانه سالمندان...
و بهونه تون هم اینه که اینجوری برای خودش بهتره ...
چند روزی یک چمدون کوچیک ببند و با وسایل ضروری زندگی برو تو همون خانه سالمندان ...
تک و تنها بدون هیچ وسیله ی ارتباطی ...
وقتی تو نمی تونی از اون چه انتظاری داری ...
برای ما هم روزی میاد که پیر و سالخورده میشیم و خیلی از کارهامون رو نمی تونیم انجام بدیم و حتی ممکنه دچار بی اختیاری بشیم و خودمونو کثیف کنیم ...
این دست ما نیست همونطور که نوزادی که خودشو کثیف میکنه دست خودش نیست
دوست من با سالخوردگان مهربون باش تا بعدها باتو مهربون باشن
دوست من تو معلم بچه هات هستی و از تو یاد خواهند گرفت
لطفن معلم خوبی باش
لطفن آماده روزهایی باش که دلنشین بودنش به تو بستگی داره ... روزهایی که به چشم برهم زدنی فرا میرسند ...
آخر پاییز شد ، همه دم می زنند از شمردن جوجه ها !!
ولی آیا تابحال شمرده ای ؟
برای شروع بگذار از جایی دیگر شروع کنیم،
اول از همه بشمار ، تعداد دل هایی را که به دست آوردی
و بعد بشمار، تعداد لبخند هایی که بر لب مردمان نشاندی
و سپس بشمار ، تعداد اشک هایی که بخاطر همدلی از سر شوق و غم ریختی ،
و سر آخر بشمار تعداد دستهای نیازمندانی که گرفتی و تعداد قدمهایی که در کار خیر برداشتی ،
و همه اینها را که بشماری ، تعداد لبخندهای " آن یگانه " بدست می آید.
و تمام .
جوجه هایت شمرده شد ...
http://www.hamkhone.ir/member/20828/blog/view/88997
آرزوی تکان دهنده یک دختر بر سر مزار مادر
بلاگ جدیدمه خوشحال میشم سر بزنی
مدتی است دیگر از تهِ دل نمیخندم
فقط لب هایم
نقشی به نام لبخند را بازی میکنند
تا کسی نفهمد بی تو چه میگذرد