متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - mahshidam

mahshidam
من بد شما خوب....مزاحم نشو
5021
  • جنسیت : زن
  • سن : 37
  • کشور : ایران
  • استان : تهران
  • شهر : تهران
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : 1.60
  • رنگ مو : قهوه ای تیره
  • رنگ چشم : قهوه ای
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : انتخاب كنيد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : انتخاب كنيد
  • وضعیت سواد : کارشناسی
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • درآمد : معرکه
  • شغل : من و شغل!!!!!
  • وضعیت کار : مدیر
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : بی احساس
  • درباره من : ziyad konjkavi nakon khosham nemiyad...
  • علایق من : alayeghe mane dge .........pas lazem nist beduni shoma.
  • ماشین من : ...
  • آدرس وبلاگ : ...
  • غذای مورد علاقه : ...
  • ورزش مورد علاقه : ...
  • تیم مورد علاقه : ...
  • خواننده مورد علاقه : ....
  • فیلم مورد علاقه : ...
  • بازیگر مورد علاقه : ...
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : انتخاب كنيد
  • فریاد من : من بد شما خوب....مزاحم نشو
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : آذر
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 67844_headobcgbyvvp2n8vqx3tg2yj4rm18oxq3934b.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

9 سال پيش

خـــــــــــــــــــــدایـــــــا !!!!!!!

( این روزها )
فازم بد جور سنگینه :::..
یا از این دنیا "دیلیتم" کن !!!!
یا خودم "لفت" میدم ...

9 سال پيش

مردی باپدرش در سفر بودکه پدرش از دنیا رفت. از چوپانی در آن حوالی پرسید: «چه کسی برای مرده های شما نماز می خواند؟».
چوپان گفت: «ما کسی را برای این کار نداریم».خودم نماز آنها را می خوانم.
مرد گفت: «خوب لطف کن نماز پدر مرا هم بخوان!»
چوپان مقابل جنازه ایستادویکی دو کلمه زمزمه کرد و گفت: «نمازش تمام شد!»
مرد که تعجب کرده بود گفت: این چه نمازی بود؟
چوپان گفت:بهترازاین بلد نبودم
مرد از روی ناچاری پدر را دفن کرد و رفت.
شب هنگام، در عالم رؤیا پدرش را دید که روزگار خوبی دارد. از پدر پرسید: «چه شد که این گونه راحت و آسوده ای؟»
پدرش گفت: «هر چه دارم از دعای آن چوپان دارم!»
مرد، فردای آن روز به سراغ چوپان رفت و از او خواست تا بگوید در کنار جنازۀ پدرش چه کرده و چه دعایی خوانده؟
چوپان گفت: «وقتی کنار جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد، با خداوند گفتم: “خدایا اگر این مرد، امشب مهمان من بود، یک گوسفند برایش زمین می زدم. حالا این مرد، امشب مهمان توست. ببینم تو با او چگونه رفتار میکنی ؟؟؟؟؟؟
دعا برای رفتگانمان فراموش نشه

9 سال پيش

mahshidam :
باز هم که رفتی و تنهایی من سر به فلک کشیده است
باز هم که نیستی و اشکهایم سیل مانند مرا به زیر کشیده است
باز هم که سوختی و باز برای شمع شدن پشیمان شده ام
باز هم که یادت امانم را بریده است
باز هم که غصه دارم در قلب تاریکم از نبود تو
باز هم که نمیشنوم صدای دلنشینت را در خانه سوت و کورم
باز هم که گم شدی در خاطره ها وچشمم از دیدن عکس تو سیر نمیشود
سالهاست که رفتی ولی هر روز اینها را تکرار میکنم
شاید بشنوی ،بفهمی،احساس کنی
در واقعیت نه ولی انتظار امدنت در خوابم را که میتوانم داشته باشم
باز هم که بغض و بعد ..............مثل همیشه

5+

9 سال پيش

بلاگ جدیدمه خوشحال میشم نظرتو بگی ممنون

http://www.hamkhone.ir/member/23006/blog/view/187823/


9 سال پيش

من امسال با پشه های محترم خونمون به یک توافق اولیه رسیدم
تعهدات بین طرفین:
من گزینه نظامی (پشه کش) رو از روی میز برداشتم
و اونام قول دادن غنی سازی خون من رو متوقف کنن!
البته بهشون گفتم اگه بیان دم گوشم ویز ویز کنن گزینه نظامی هنوز رو میزه!
سایر توافقات هم محرمانس بهتون نمیگم؛
دور بعدی مذاکرات هم اوایل تیر ماهه…

9 سال پيش

به کسی کینه نگیرید...

دل بی کینه قشنگ است...

به همه مهربورزید...

بخدامهرقشنگ است...

دست هررهگذری رابفشاریدبه گرمی...

بوسه هم حس قشنگی است...

بوسه بردست پدر..بوسه برگونه مادر...

لحظه حادثه بوسه قشنگ است...

بفشاریدبه اغوش عزیزان..پدرومادروفرزند...

به خداگرمی اغوش قشنگ است...

نزنیدسنگ به گنجشک..پرگنجشک قشنگ است...

پرپروانه ببوسید..پرپروانه قشنگ است...

نسترن رابشناسید...

یاس رالمس کنید...

به خدالاله قشنگ است...

همه جامست بخندید..همه جاعشق بورزید...

سینه باعشق قشنگ است...

بشناسیدخدا...

هرکجایادخدااست...

هرکجانام خدااست...

سقف ان خانه قشنگ است...
+5