متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - honey0000

honey0000
5608
  • جنسیت : زن
  • سن : 81
  • کشور : ایران
  • استان : تهران
  • شهر : اصفهان
  • فرم بدن : انتخاب كنيد
  • اندازه قد : انتخاب كنيد
  • رنگ مو : انتخاب كنيد
  • رنگ چشم : انتخاب كنيد
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : انتخاب كنيد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
  • وضعیت بچه : انتخاب كنيد
  • وضعیت سواد : انتخاب كنيد
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • درآمد : انتخاب كنيد
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : انتخاب كنيد
  • دین : انتخاب كنيد
  • مذهب : انتخاب كنيد
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : انتخاب كنيد
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : انتخاب نشده
  • فریاد من : انتخاب كنيد
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : انتخاب نشده
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 67851_headapf33bjnkv2ccqpscezue59ffk7fjs2h9.jpeg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

8 سال پيش

ﺣﺲ ﻗﺸﻨﮕﯿﻪ

ﯾﮑﯽ ﻧﮕﺮﺍﻧﺖ ﺑﺎﺷﻪ،

ﯾﮑﯽ ﺑﺘﺮﺳﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺪﻩ.

ﺳﻌﯽ ﮐﻨﻪ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﺖ ﻧﮑﻨﻪ،

ﺣﺲ ﻗﺸﻨﮕﯿﻪ …

ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯﺵ ﺟﺪﺍ ﻣﯿﺸﯽ:ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺑﺪﻩ
ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ ﺭﺳﯿﺪ؟

ﻗﺸﻨﮕﻪ: ﯾﻬﻮ ﺑﻐﻠﺖ ﮐﻨﻪ،

ﯾﻬﻮ . . . ﺗﻮ ﯼ ﺟﻤﻊ .. ﺩﺭ ﮔﻮﺷﺖ ﺑﮕﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ،

ﺑﮕﻪ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﺑﻬﺖ ﻫﺴﺖ.

ﺣﺲ ﻗﺸﻨﮕﯿﻪ ﺍﺯﺕ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﮐﻨﻪ،ﻭﻗﺘﯽ ﺣﻖ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ …

ﺁﺭﻩ …

ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ!!!

روزتون عالی و دوست داشتنی

دوستدار همه بچه های همخونه

SHABGARDE.TANHA



+++

8 سال پيش

" و توکل علی الله و کفی بالله وکیلا "

به خداوند اعتماد کن که تنها خدا تو را یاور و نگهبان کافیست.

8 سال پيش

چندیست

از رودخانه های بی ماهی

سنگ صید می کنند

برای شکستن پنجره ها...

8 سال پيش

چندیست

از رودخانه های بی ماهی

سنگ صید می کنند

برای شکستن پنجره ها...

8 سال پيش

چه محال زیبایی دارم من

و چه خوش فرجام , تکراری !

این روزها .

وقتی نام تو را می خوانم

و به باد می سپارم آرزوی دیدارت را

کجای این جاده نشسته ای ...

به شمارش قاصدک های من ؟؟!

آه ... "او" مرا از تو منع میکند

اما من ...

هر صبح با شبنم عشق تو

چشم می گشایم .

تویی که بهترین دلیل درخشش منی

در این روزگار پرشور و شرر ...

و هنوز هم که هنوز است

این دل به گرمای حضور تو می تپد .

و عشق یعنی همین :

گرم باشی حتی در هزاران فرسنگ فاصله ...

تو کجایی آخر ... ؟؟؟

این جا انگار ستاره ای در حال آب شدن است !

8 سال پيش

دوش مست بی خبر بگذشتم از ویرانه ای

دو سیاهی چشم مستم خیره شد بر خانه ای

سرخوش از می پیش رفتم تا کنار پنجره

صحنه ای دیدم که قلبم سوخت چون پروانه ای

پیرمردی کور و فلج افتاده بود در گوشه ای

مادری مات و پریشان همچونان دیوانه ای

کودکی از سوز سرما می زند دندان به لب

دخترک درحال عیش و نوش با بیگانه ای

پس از چند فارغ شد آن نابکار از عیش ونوش

دست بر جیب برد سکه ای داد چند دانه ای

پس از آن لعنت فرستادم به خود

که نروم مست وخراب سوی هر خانه ای

که دراین وحشت سرا دختر ز فقر

می فروشد عشقش را بحر نان در خانه ای