متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - aasomaye

  • جنسیت : زن
  • سن : 39
  • کشور : ایران
  • استان : خراسان رضوی
  • شهر : مشهد
  • فرم بدن : انتخاب كنيد
  • اندازه قد : انتخاب كنيد
  • رنگ مو : قهوه ای روشن
  • رنگ چشم : قهوه ای
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : انتخاب كنيد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : تنها / هرگز نمیخوام ازدواج کنم
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : دیپلم
  • نوع رشته : علوم تجربی
  • درآمد : طبقه پایین جامعه
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : بیکار
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : هیچکدام
  • خدمت : رفتم
  • شوخ طبعی : بی احساس
  • درباره من : دوستیه بیرون از نت نههههههههههههههه هههههههههه
  • علایق من : خوردنو خوابیدن.اهنگ گوش دادن.قلیون.همیشه خندیدن .....
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : kofte tabrizi..mahiche
  • ورزش مورد علاقه : پیاده روی
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : حمید عسکری
  • فیلم مورد علاقه : هیچی
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : رمان
  • حالت من : شاد و خوشحال
  • فریاد من : انتخاب كنيد
  • اپراتور : همراه اول
  • نماد ماه تولد : آذر
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 30237_head8g1ssj344n4ykka41rkgz5dj22cgpg5oqv.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

5 سال پيش

اگر از پایان گرفتن غم هایت نا امید شده ای

به خاطر بیاور زیباترین صبحی که تا به حال تجربه کرده ای را

مدیون صبرت در برابر سیاه ترین شبی هستی

که هیچ دلیلی برای تمام شدن آن نمی دیدی …

8 سال پيش

+5

تقدیم به همشهری
32

8 سال پيش

عاقد خطاب به عروس:
آیا وکیلم شما را با مهریه 1000 لیتر بنزین و 14 عدد کارت سوخت به عقد دائم آقا محمود در بیاورم؟
. . .
عروس رفته ماشینش رو گازسوز کنه...


9 سال پيش

زندگي بايد كرد:

گاه با يك گل سرخ!

گاه با يك دل تنگ!

گاه بايد روييد در پس اين باران!

گاه بايد خنديد بر غمي بي پايان!

زندگيتان بي غم...!

9 سال پيش

خدایا
کاش بارانی ببارد ، قلبها را تر کند
بگذرد از هفت بند ما ، صدا را تر کند
قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها
رشته رشته مویرگهای هوا را تر کند
بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را
شاخه های خشک و بی بار دعا را تر کند
مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت
سرزمین سینه ها تا نا کجا را تر کند
چترهاتان را ببندید ای به ساحل مانده ها
شاید این باران که می بارد شما را تر کند