شاید وقتشه که ،،
همه چی فوق الهاده به نظر برسه...
یه لیوان شیرکاکائو داغ رویِ کاناپه
روبرویِ تلویزیونـ درحالیکه داره فیلمِ
مورد علاقَتو پلِیْ میکنه ...
حسِ خوبی که از لبخندِ یه نفر
میتونی بگیری...
زُل زدنـ به بازی ِ بچه ها تو پارکـ ..
یه کتابـ ِقشنگـ ،،
اَز نویسنده ی ِ موردِعلاقَتـ....
ساعتهای ِطولانی خیره شدنـ به ماه...
فکرای ِهیجان انگیز کردنـ ...
پخش شدنـ ِ یه آهنگـ ِقشنگـ با صدایِ بلند...
کاشتنِ یه گل
تو گُدونـِ نارنجیِ پُررَنگتـ...
وَ وَ وَ.....
هـــوم [!]
اینبار نوبتـ ِتوئـه که حالِتـ خوبـ باشه ...
پ ن : حالِ خوبتو به عآدَما وابسته نکن[؛)]
- جنسیت : مرد
- سن : 29
- کشور : ایران
- استان : فارس
- شهر : مرودشت
- فرم بدن : متوسط
- اندازه قد : 1.70
- رنگ مو : مشکی
- رنگ چشم : قهوه ای
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : نمیکشم
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
- وضعیت تاهل : مجرد
- وضعیت بچه : میخواهم
- وضعیت سواد : انتخاب كنيد
- نوع رشته : علوم تجربی
- درآمد : انتخاب كنيد
- شغل : پلیسم..
- وضعیت کار : تمام وقت
- دین : مسلمان
- مذهب : شیعه
- دید سیاسی : انتخاب كنيد
- خدمت : رفتم
- شوخ طبعی : شوخ طبع
- درباره من :
زندگی رو مث یه بازی می دیدم..;اگه می باختم دوباره شروع می کردم..
کاش می شد مث بازی های بچه گانه زمان رو به عقب برمی گردوندم و دوباره کنار پدرم بودم
زندگی تنهایی اما با عزت,بهتر از زندگی با کساییه که ارزشتو نمی دونن
عاقبت تنهایی و دوری و فرار از همه...غمگینی و سکوت و...تنهاییه...!!
...از من تنها بگذر...! - علایق من :
دوست داشتم بعد از تموم شدن خدمتم در کنار پدرم روزای خوبی داشته باشم..
اما یه شب,بعد از سه ماه خدمت و دوری از خانواده وقتی به خونه رسیدم دیدم که پدرم به رحمت خدا رفته و بعد از سه ماه دوری به جای دیدن خودش با تن بی جونش روبرو میشم و رفیق برا تنهایی هام که گیرم نیومد پدرم هم از دستم رفت...
بزرگی پدرم رو زمانی فهمیدم که خوبی و بخشش و مهربونی اون رو از زبون مردم می شنیدم اما کار از کار گذشته بود...
اما بعد از این هم به دوستای ظاهری هم نیازی نیست,ما تا اینجاشو با روزگار مرد و نامرد سر کردیم بعد از اون هم به قول مردم ,خدا...کریمه
خعلی دوست داشتم یه نفر کنارم بود که باهاش بشینم یه گوشه و صحبت کنم...
...اما...
عاقبت تنهایی و دوری و فرار از همه...غمگینی و سکوت و...تنهاییه...!!
.. - ماشین من : انتخاب كنيد
- آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
- غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
- ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
- تیم مورد علاقه : !!..Google Teams
- خواننده مورد علاقه : خعلیا..
- فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
- کتاب مورد علاقه : انتخاب كنيد
- حالت من : خوشحال
- فریاد من : هیس..!مرد که گریه نمی کند..!!
- اپراتور : ایرانسل
- نماد ماه تولد : اردیبهشت
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : 61189_headzt3fnbqz34kj2f2yocs8qshkf13s5ntu6n.jpg
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
8 سال پيش
khanoomi2000
8 سال پيش
Amir_omidi
http://www.hamkhone.ir/member/2796/blog/view/237735--/
برای دوستای خوبم تو همخونه
9 سال پيش
ya2120110
گفتم: خدایا از همه دلگیرم گفت: حتی از من؟
گفتم: خدایا دلم را ربودند گفت: پیش از من؟
گفتم: خدایا چقدر دوری گفت: تو یا من؟
گفتم: خدایا تنها ترینم گفت: پس من؟
گفتم: خدایا کمک خواستم گفت: از غیر من؟
گفتم: خدایا دوستت دارم گفت: بیش از من؟
گفتم: خدایا اینقدر نگو من گفت: من توام ، تو من
10 سال پيش
saharjojobala
سال هاست منتظر آمدن روزهای بهترم !
ولی نمی دانم چرا هنوز هم دیروزها بهترند . . .